نظریه زمینه ای یا گراندد تئوری
پژوهش کیفی چیست؟پژوهشی است که در آن خبری از اندازه گیری نیست یافته های آن از صافی فهم و تفسیر پژوهشگر میگذرد.
نظریهيزمینهاي: نظریه زمینهای[1] روش شناسی ویژه اي که توسط گلاسر و اشتراس با هدف نظریه سازي از دادهها بر اساس بنیانهاي تفسیري برساختی ایجاد و بسط داده شد. نظریهي زمینهاي: عبارت است از کشف و استخراج نظریه از دادههایی که به طور منظم فرآیند تحقیق اجتماعی بهدست آمدهاند.نظریهي زمینهاي اصولاً براي ساخت نظریههاي بنیادي و داده محور کاربرد دارد، اما میتوان از آن براي نقد، بسط و آزمون نظریههاي صوري نیز استفاده کردو ابزاری برای نظریه سازی و هم مجموعهای از تکنیکها برای انجام تحقیق کیفی است.(محمدپور، 1390). محبوبیت تئوری زمینهای در نطریه سازی به علت ماهیت شهودی آن است. تئوری زمینهای در واقع این اندیشه علمی را که مطالعه یک پدیده باید در ادبیات پژوهش ریشه داشته باشد و تئوری موجود باید تعیین کند که کدام روشها و سوالات پژوهشی مناسب ترند، رد میکند همچنین به جای استفاده از دادهها برای آزمون یک فرضیه خاص، گفته می شود که تئوری زمینهای در خود دادهها است(بیابانگرد، 1389).
پیشینه تئوری زمینهای: تاریخچه تئوری زمینهای با یک پروزه تحقیقی در آمریکا آغاز شد. در دهه 1960 بارنی گلاسر جامعه شناسی که به شیوه کمی آموزش دیده بود با همکاری آنسلا استراس محققی با پیش زمینهای در تعاملگرایی در مورد آگاهی مرگ در بیمارانی که به بیماریهای شدید مبتلا بودند، به مطالعه وپرداختند(ماکرو[2]، 2011).
هدف از تئوری زمینه ای: گسترش یک نظریه استقرایی است که از دادهها مشتق می شود و از دل دادهها بیرون میآید، نه یک نظریه قیاسی که توسط آزمون فرضیات مورد حمایت قرار می گیرد تئوری زمینهای قابل لمس نیست و شکلی انتزاعی دارد، اما در مشاهدات منظم ریشه دارد و یا در دادهها زمینهای شده است. پاین معتقد است که هدف پژوهش زمینهای شناسایی فرایندهای اجتماعی است که پدیده های مورد مطالعه را معرفی می کند. بنابراین این روش برای پژوهشهای اکتشافی مناسب است و چیزی بیش از توصیف ساده دادهها است(ابوالمعالی، 1390).
چه زمانی از تئوری زمینهای استفاده می کنیم؟؟؟
زمانی که درباره حوزه مورد مطالعه، تقریبا چیزهای شناخته شده کمی وجود داشته باشد.
زمانی که هیچ نظریه زمینهای برای توضیح تناسب ساختارهای روان شناختی رفتارهای خاص بارفتارهای تحت بررسی نداشته باشد.
زمانی که پژوهشگران علاقه داشته باشند که نظریه های موجود را به چالش بکشند.
زمانی که پژوهشگران به فهم ادراکات و تجارب افراد شرکت کننده در مورد خاصی داشته باشند.
زمانی که هدف پژوهشگرگسترش یک نظریه جدید باشد(همان منبع).
مراحل تحقیق تئوری زمینهای: تدوین پرسشهای پژوهش، گردآوری داده ها ، کدگذاری دادهها در سه مرحله(کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کد گذاری انتخابی)، نوشتن یادداشت تحلیلی: ثبت اندیشهها و تفسیر خود از داده ها، نگارش و تدوین تئوری(بیابانگرد، 1389، مکالرو، 2011).
تدوین پرسشهای پژوهش: همه پژوهشگران در جستجوی تشخیص و تعیین یک یا بیش از یک سوال پژوهشی هستند. با تمرکزروی اهداف و سوالهای خاص، امکان دستیابی به منابع مختلف مانند زمان، پول و انرژی بیشترمی شود. چون GT برای پژوهشهای کیفی مناسب است. سوال پژوهشی آن ممکن است یک سوال خیلی کلی و خاص باشد. پژوهشگر در طی جمع آوری و تحلیل دادهها، آگاهی بیش تری از موضوعات مهم به دست می آورد. سوالها و اهداف پژوهش GT باید واضح باشند و مشخص کنند که چه چیزی، چه کسی، چه وقت و چگونه مورد پژوهش قرارخواهدگرفت. معمولاسوالهای پژوهش معرف فرایندهای اکتشافی و در جستجوی معانی هستند. اگرسوالهای پژوهشی قالبی باشند(یعنی سوال هایی که با چه تعدادوچه مقدارمطرح می شوند) با روشهای کمی بهتر پاسخ داده می شوند.
گردآوری دادهها: در این پژوهش برای جمع آوری دادها از مصاحبه، بحث گروهی و مصاحبههای کانونی استفاده می شود که در ادامه به اختصار توضیح داده شده اند:
1.مصاحبه: مصاحبه روش مناسبی برای جمع آوری دادهها در این پژوهش میباشد به چند دلیل: نخست اینکه مصاحبهها مبتنی برتجارب و گفتگوهای روزانه هستند و افراد مصاحبهکننده فرصتی با افراد دیگر در یک موقعیت خاص به صورت چهره به چهره پیدا میکنند. البته لازم است که شرکت کنندگان GTتوانایی صحبت کردن و درک سوالها را داشته باشند. اشکال در درک و فهم علایم زبانی و لهجه مصاحبه شونده، به عنوان مانعی برای مصاحبه به شمار می روند. مصاحبه های چهره به چهره اگر چه پرهزینه و زمان بر هستند، اما دادههای عمیقی به دست میدهند. در برخی از فرهنگ هامردم با چارچوب مصاحبه از طریق تلویزیون، مشاوره حرفهای و دیگرمنابع آشنا میشوند. در مطالعه ای که با افراد چینی انجام گرفت از طریق توصیف دادههای جمع آوری شده و در مرحله دوم دادههای جدیدی حاصل شد.
2. بحث گروهی: در بحث گروهی پژوهشگر به سوالها و پاسخها جهت می دهد. اما بحث گروهی مشابه مصاحبه نیست، چون در این روش شرکت کنندگان برای پاسخگویی به سوال ها به چالش کشیده نمیشوند. در عوض این روش به عنوان یک روش با ارزش در جایگاههای گروهی مانند مدارس مورد استفاده قرار میگیرد.
3. مصاحبه کانونی: هدف از مصاحبه کانونی(گروه های کانونی)، تعامل بین شرکت کنندگان به منظور بحث در مورد دامنهای از نظرات است. تصمیم باید در شروع گرفته شود. این که آیا شرکت کنندگان در مصاحبه کانونی باید مشابه باشند، یا نه(ابوالمعالی، 1390، محمدپور، 1390).
کدگزاری:
کدگذاری آزاد: بهترین راه برای شروع فرایند کدگزاری اولیه این است که مروری سطحی برنوشته هایتان داشته باشید و وقتی چیزی توجهتان را جلب کرد، آن را در حاشیه یادداشت کنید. این کار به شما نگرشی درباره انواع مطالب توصیفی که به احتمال زیاد تحلیل بعدی شما را شکل خواهند داد، ارائه می کند.
در مرحله بعد شما باید کدگزاری عمیقتری از این داده ها انجام دهید. این امر غالبا شامل مرور حجم زیادی از دادهها و تدوین قواعدی توصیفی است که به بهترین شکل مندرجات متن را خلاصه میکنند. خطوط نوشتههای شما به تنهایی هیچ کدی را به عنوان یک قاعده توصیفی ارائه نمیکنند. چارمز[3](1995) این کار را "کدگزاری خط به خط" می گوید.
کدگزاری متمرکز: زمانی که مجموعه اولیه کدها فراهم شدند، گام دوم، تلاش برای جای دادن این کدها در طبقات مفهومی تر و گسترده تر است.
کدگزاری محوری: این مرحله وقتی انجام می شود که بیشتر داده هایتان را به طبقات اساسی درجه بندی کردهاید. که در آن شما در سطح انتزاعی تر عمل میکنید و کدهای شما بیشتر مفاهیم هستند تا توصیفات صرف. هدف این مرحله تقلیل مجموعهای اولیه طبقات به یک چهارچوب کاری تبیینی با طبقه بندی نظام یافته تر به وسیله ارتباط دادن طبقات به هم و یا حتی تجزیه کردن آنها به واحدهای قابل کنترل تر است.
نوشتن یادداشت تحلیلی(تحلیل نهایی): نظریه پردازان زمینهای باید بدانند که چه زمان، تحلیل را به پایان برسانند. بعد از ایجاد خرده طبقات نظم یافته تر مورد نیاز محققان، وظیفه محقق در مرحله نهایی تعیین مفهوم کلیدی است که نظریه را سازماندهی میکند، یعنی مشخص کردن خط مفهومی که تمام طبقات نظم یافته تر را به هم پیوند بدهد.
تدوین گزارش: در نهایت شما می خواهید بعد از انتخاب فرایند یا طبقه اصلی برای تئوریتان یافته هایتان را به دنیا معرفی کنید. در اینجا، محققان با زمینه کمی گرایی ممکن است نگرانی هایی ازاین قبیل داشته باشند: من هیچ پیشینه و ادبیات پژوهشی ندارم، هیچ فرضیه ای ندارم و ... استفاده از پیشینه، احتمالا غیرقابل درکترین جنبه برای نظریه پرداز تازه کار زمینهای است. محققان کمی می توانند یافته هایشان را با ایجاد جداول فراوانی و مقادیرمعناداری و آماری نمایش دهند، محققان کیفی ناچارند که داده های خام را به عنوان شاهدی برای کمک به خوانندگان در راستای ارزیابی تحلیل شان ارائه کنند. با این حال نظریه پرداز زمینهای از نظر مقدار دادههای خامی که در گزارش خود جای میدهند و میزان باز کردن مفاهیم در خلال مثال ها با هم تفاوت دارند. در نهایت مقدار دادههایی که ارائه می کنید به ماهیت مطالعه تان بستگی دارد(پانچ[4]، 2009).
منابع
ابوالمعالی، خدیجه(1390). پژوهش کیفی از نظریه تا عمل. تهران، نشر علم.
بیابانگرد، اسماعیل(1389). روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران، نشردوران.
محمدپور، احمد(1390). گارکاه نظریه زمینهای اصول نظری و رویههای علمی. عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا.
Punch, keith. F. (2009). Introduction methots eneducation. London sage publication lid.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب